English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7135 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data communication U مخابره داده ها
data transmission U مخابره داده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
data transmission U مخابره داده
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Other Matches
analog transmission U انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
serial transmission U مخابره سری مخابره نوبتی
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
paralleling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searchingly U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tail U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
communication U مخابره
message U مخابره
despatch U مخابره
traffics U مخابره
message line U خط مخابره
messages U مخابره
trafficked U مخابره
traffic U مخابره
trafficking U مخابره
transmission U مخابره
transmissions U مخابره
traffick U مخابره
wire U مخابره کردن
telegraph U مخابره تلگرافی
signal U مخابره کردن
signal bridge U پل مخابره ناو
transmission rate U سرعت مخابره
wires U مخابره کردن
transmission security U تامین مخابره
transmittal U ارسال مخابره
transmittance U ارسال مخابره
transmission rate U نرخ مخابره
synchronous transmission U مخابره همگام
flag U پرچم مخابره
flags U پرچم مخابره
transmissions U مخابره کردن
telegraphs U مخابره تلگرافی
synchronous transmission U مخابره همزمان
signalled U مخابره کردن
duplex transmission U مخابره دو رشتهای
retransmission U مخابره مجدد
transmission error U خطای مخابره
boat call U مخابره با قایق
telegraphing U مخابره تلگرافی
transmissions U مخابره مخابرات
polar transmission U مخابره قطبی
syncheronous communications U مخابره همزمان
transmittancy U ارسال مخابره
communicating U مخابره کردن
telegram U مخابره تلگرافی
simplex transmission U مخابره ساده
parallel transmission U مخابره موازی
end of transmission U انتهای مخابره
serial tranmission U مخابره نوبتی
visual communication U مخابره بصری
squawked U مخابره کردن
flag hoist U مخابره با پرچم
squawks U مخابره کردن
wirable U قابل مخابره
analog transmission U مخابره قیاسی
dispateh U مخابره کردن
duplex transmission U مخابره دورشتهای
squawk U مخابره کردن
satellite communications U مخابره ماهوارهای
asynchronous transmission U مخابره غیرهمزمان
asynchronous transmission U مخابره ناهمگام
telegraphed U مخابره تلگرافی
transmission U مخابره کردن
signaled U مخابره کردن
transmission U مخابره مخابرات
telegraphic message U مخابره تلگرافی
digital transmission U مخابره دیجیتال
telegrams U مخابره تلگرافی
neutral transmission U مخابره خنثی
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
half duplex transmission U مخابره دو نیم رشتهای
etb U انتهای بلاک مخابره
dispatches U مخابره کردن ارسال
radiotelegram U مخابره تلگراف بیسیم
start stop transmission U مخابره قطع و وصلی
semaphore U مخابره بوسیله پرچم
aerogram U مخابره با تلگراف بی سیم
multiplex U تسهیم مخابره ترکیبی
radio U با بی سیم مخابره کردن
radioed U با بی سیم مخابره کردن
semaphore U مخابره با پرچم دستی
radios U با بی سیم مخابره کردن
helio U ایینه مخابره پیام
dispatched U مخابره کردن ارسال
transmitted data U دادههای مخابره شده
radiogram U مخابره پیام با بی سیم
radiograms U مخابره پیام با بی سیم
despatches U مخابره کردن ارسال
despatching U مخابره کردن ارسال
jams U مانع مخابره شدن
radioing U با بی سیم مخابره کردن
jammed U مانع مخابره شدن
jam U مانع مخابره شدن
despatched U مخابره کردن ارسال
dispatch U مخابره کردن ارسال
retransmit U دوباره مخابره کردن
end of transmission block U انتهای بلاک مخابره
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
intercom U دستگاه مخابره داخل ساختمان
squawk box U دستگاه مخابره داخلی ناو
signaled U مخابره کردن علامت دادن
signalled U مخابره کردن علامت دادن
semaphore U بوسیله پرچم مخابره کردن
intercoms U دستگاه مخابره داخل ساختمان
toll call U مخابره تلفنی خارج شهری
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
blinker yardarm U چراغ مخابره دکل کشتی
alphabet code flag U پرده مخابره حروف یا اعداد
signal U مخابره کردن علامت دادن
heliographic U مربوط به مخابره تلگراف افتابی
wigwag U ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
walkie-talkie U دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
phototelegraphyt U مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
intercommunication U رابطه یا مخابره بین چند مرکز
wireless U بابی سیم تلگراف مخابره کردن
telephoto U دستگاه مخابره عکس ازمسافات دور
walkie-talkies U دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
wirelesses U بابی سیم تلگراف مخابره کردن
walkie talkie U دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
procedure word U کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
datacom U امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
open code U سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
nancy U سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
multiplex telegraphy U دستگاه تلگرافی که در یک زمان با یک سیم چند مخابره میکند
modem U دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
storage U ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
serials U یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
checks U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checked U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
cells U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
transmissions U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
strobe U سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
entities U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
initialed U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initials U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
serial U یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
source U فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
associative addressing U روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
initialing U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
entity U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
initialled U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
content addressable addressing U روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
initialling U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
mass storage U سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
initial U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
gremlins U خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlin U خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
digital U آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
long integer U عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
ascend U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascended U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascends U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
serials U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
receive U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serial U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
receives U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
wait time U خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
Recent search history Forum search
2New Format
1set the record straight
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
2single gas
1Secure data aggregation in wireless sensor networks
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com